سایناساینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

ساینا تمام زندگی و دنیای من و بابایی

جیگر مامان و بابا

سلام عسلکم امروز هم اومدم برات بنویسم. بنویسم که چه شیطون خوردنیی شدی. قربونت برم از 9 تا 18 آبان یه چند روز تعطیل بود و چند روز هم ما مرخصی گرفتیم و سه تایی با ماشین خودمون رفتیم مهاباد تا یعد از 3 ماه دوری دیداری تازه کنیم ، آخه همه بی تاب دیدن شما شده بودن. خلاصه رفتیم . تو اونقده شیرین کاری کردی که دل همه رو بردی. خونه مامان آمینه ، یه تنگ ماهی داشتن که توش یه ماهی بود تا ماهی رو دیدی که دهنش رو باز و بسته می کنه تو هم به من نگاه کردی و اداش رو در آوردی و به من فهموندی که ماهیه داره این کار رو می کنه و الان هم وقتی ازت می پرسیم ماهی چی کار کرد؟ همون کار رو تکرار می کنی . قربون این هوشت برم عزیز دلمممممممممممممممم. دیروز هم بابایی...
21 آذر 1390
1